قافلهٔ زائران کوی شهید سلیمانی، از پاکباختگانی بودند که در میدان مشق عشق، تمرین میکردند و در تلاش بودند، تا نامشان را در دفتر شیدایان و والِهان راه روشن شهید سلیمانی ثبت کنند
بسم الله الرحمن الرحیم
تا قیامت، راه اقلیم جان، از شطّ خون میگذرد.
قافلهٔ قبیلهٔ قبله، از شطّ خون گذشت و به بارگاه باشکوه اقلیم جان باریافت.
کاروان نور، همهگاه در حرکت است، اقلیمبهاقلیم، کویبهکوی و «خان»های بسیار را درمینوردد، با دیوان و ددان پنجه در پنجه میشود، تا به کوی دوست فرود آید و از نسیم روحانگیز آن، بهرهیاب گردد.
مردان و زنانی که در جستوجویاند، در تکاپو، تا به شهد ناب حیات دست یابند و از آن کأس بیاشامند و نیوشای سخن حق شوند و زندگی را بر پایهٔ حق و ایمان بنیان بگذارند، در حقیقت، راه را بر باریابی به جوار حق هموار میسازند، تا هر گاه از جانب ربّ ودود فرمان بیابند:
«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
ارْجِعي إِلي رَبِّکِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً
فَادْخُلي في عِبادي
وَ ادْخُلي جَنَّتی»
ای جان آرام!
بهسوی پروردگارت، خشنود و خوشایند باز آی.
به میان بندگان من در آی.
به بهشت من در آی.
شوقانگیزانه بهسوی شهادت آغوش میگشایند، بال در بال ملائک، در آسمان قدس الهی به پرواز در میآیند.
قافلهٔ زائران کوی شهید سلیمانی، از پاکباختگانی بودند که در میدان مشق عشق، تمرین میکردند و در تلاش بودند، تا نامشان را در دفتر شیدایان و والِهان راه روشن شهید سلیمانی ثبت کنند که اینسان، با بدن شرحهشرحه، به جایگاه والای این راه مقدس فرا رفتند.
روحشان شاد
و راهشان پر رهرو بادا
مؤسسهٔ پژوهشی فقه نظام
۱۴ دی ماه ۱۴۰۲